پارک ایرانی در مرز اسرائیل
سردار شهید حاج حسن شاطری
وقتی به مرز اسرائیل رفتی دیدی که مردم کمتر به این نقطه می آیند.
از این موضوع ناراحت شده بودی چرا که دشمن فکر می کرد ، بعد از جنگ ۳۳ روزه شیعیان را ترسانده و مردم مهاجرت کرده اند. ایده ای به ذهنت رسید گفتی بهتر است در این مکان مرتفع و هولناک یک پارک بنا کنیم تا مردم را جذب کنیم و دشمن را بترسانیم . شب ها که به آنجا میرفتی تاریکی مطلق بود ولی چند متر آن طرفتر ، آن سوی مرز همه نور وجود داشتند گفتی نباید دشمن را در شب تنها گذاشت ، برای پارک چراغ های خورشیدی گذاشتی تا مشکل تاریکی را حل کنی.
حالا که پارک تمام شده مردم با شور و هیجان و چهره خندان به پارک می آیند . دیگر آن ارتفاع دور از مردم نیست و دشمن نظارگر بازی و شادی های کودکانی است که دیگر از او نمی ترسند و می خواهند در دله دشمن وحشت بیافرینند.
گفته بودی بلندگو های قوی در پارک نصب کنند و برای سربازان اسرائیلی موسیقی های ایرانی و نوا هایی از آهنگران پخش کنند تا خوابشان نگیرد تا دنیا شاهد عظمت و استواری شیعیان باشد.
این پارک منطقه عملیاتی تو بوده و هست که نامش را پارک ایرانی گذاشتند ...