صبغه الله

به وبلاگ رنگ خدا خوش آمدید - ما را با نظرات خود راهنمایی کنید

به وبلاگ رنگ خدا خوش آمدید - ما را با نظرات خود راهنمایی کنید

صبغه الله

وبلاگ صبغه الله (رنگ خدا)

........................................

سلام دوستان

خوش آمدید

دیدگاه های خود را با ما در میان بگذارید

........................................

هوای این روزای من، هوای سنگره، یه حسی روحم تا زینبیه می بره...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۵ بهمن ۹۵، ۱۲:۱۷ - ف. تفتی
    :)
نویسندگان

از جدایی تا گذشته

جمعه, ۱۹ مهر ۱۳۹۲، ۰۶:۴۱ ق.ظ

از " جدایی نادر از سیمین " تا " گذشته "

به نظر می رسد که یک ارتباط منطقی میان دو فیلم پر جنجال جدایی نادر از سیمین و گذشته وجود دارد.

در جدایی نادر از سیمین پیمان معادی شخصی است با چهره ی دین دارد و مذهبی و با زندگی متوسط رو به بالا و متعهد در مقابل نگهداری پدر سالمند خود و در بانک که یک نهاد بسیار مهم است و رکن آن بر اعتماد و صداقت معتبر است مشغول به کار است ؛ شروع به دروغ گویی می کند و همواره واقعیات را مخفی می کند.

هم عرض او همسر شهاب حسینی است که شخصی مذهبی و چادری معرفی می شود که برای تمام مسائل روزانه خود سعی می کند متعهد به حرام و حلال الهی باشد و در مسائل خاص به دفتر استفتائات مرجع خود زنگ می زند و در یک خانواد ضعیف از نظر مادی زندگی می کند ؛ شروع به دروغ گویی می کند تا منافعی را کسب کند.

لیلا حاتمی با دیدن این جامعه دروغگو که دارای روحیه نفاق هستند می خواهد از ایران برود و نفرت او از این اجتماع به قدری است که برای رفتن حتی حاضر است خانواده و همسرش را رها کند.

در گذشته نیز ما شاهد موضوع دروغ و خیانت هستیم و خانواده هایی را می بینیم که فرهنگ سنتی خود را فراموش کرده اند و با فرهنگ غربی زندگی می کنند.

علی مصفا (مرد خاورمیانه ای ) در این فیلم نامش احمد است که به معنای ستوده می باشد که هم نام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است و کارگردان با زیرکی تمام به او صفت صداقت می دهد و او را شخصی مورد اعتماد همه و امانتدار معرفی می کند ولی نکته اینجاست که او سعی دارد با صداقت بیش از حد خود مانع جدایی اعضا خانواده و کشف حقیقت شود و همین امر به دلیل زیرکی کارگردان باعث بی آبرویی همه نسبت به هم می شود به شکلی که در پایان فیلم می بینیم که نه تنها روابط تصحیح نشده بلکه گناهان نیز آشکار شده و همه نسبت به هم بد بین شده اند و اعتمادها از بین رفته است و روابط همچون دوچرخه تعمیر شده است ولی بلااستفاده می باشد و علی مصفا در ابتدای فیلم به عنوان یک مرد ریشو معرفی می شود که بعد از افسردگی شدید در دوران زندگی با خانم بژو ( زن فرانسوی ) بدون اینکه از یکدیگر طلاق بگیرند او را ترک می کند. احمد انسان خوش قولی نیست و در این فیلم برعکس فیلم جدایی نادر از سیمین می خواهد تمام حقایق را آشکار کند و نوعی میان جگری بین اعضای خانواده بکند که تنها کسی که به احمد اعتماد دارد دختر بزرگ خانم بژو است که دائما در حال دروغ گویی و پنهان کاری می باشد.

در کنار او طاها رحیم ( مرد خاورمیانه ای ) را می بینیم که دارای چهره ای همچون اعراب مسلمان است که ریش می گذارد و می خواهد نشان دهد که اخلاق اجتماعی برایش مهم است (تادیب پسرش) و در فرانسه یک خوشکشویی دارد که کثیفی ها و پلیدی ها را پاک می کند ولی با خانم بژو رابطه مخفیانه برقرار می کند و به همسر خود خیانت می کند و همواره این رابطه را با دروغ و پنهان کاری مخفی می کند.

در مقابل همه ما شاهد خانمی مهاجر با چهره ی خاورمیانه ای هستیم که به شکل غیر قانونی کار می کند و در طول فیلم دروغ می گوید و به دنبال حفظ شغل خود به هر قیمتی است که راز خودکشی را فقط او می داند.

در فیلم احمد تمام رازهای اعضای خانواده را آشکار می کند و با این کار در تلاش است تا از میان همه ی این دروغ ها حقیقت را کشف کند به همین جهت با عملکرد نادرست خود و صداقت بیش از حق خود حلقه ی اتصالی می شود میان همه و با اینکه حقیقت را آشکار می کند و تلاش می کند که اعضا را در کنار هم حفظ کند و مانع جدایی آنها شود ولی در پایان هیچ کس از نتیجه ای که به وجود آمده راضی نیست چون آبرویش جلو همه رفته است به همین دلیل به خوبی با هم ارتباط برقرار نمی کنند همچون دوچرخه ای که احمد در ابتدای فیلم آن را درست می کند ولی تا پایان فیلم آن دوچرخه هنوز برعکس و بلا استفاده کنار حیاط قرار گرفته است و این دو تصویر با هم ارتباط معنایی دارند.

می توان گفت که احمد با این کارها محل اعتماد و اطمینان را از بین برد و درست است که حقایق را مشخص کرد و آنها را بلا استفاده گذاشت همچون دوچرخه که درست شد ولی هیچ استفاده ای از آن نشد.

اصغر فرهادی با زیرکی تمام در جدایی نادر از سیمین تصویری از جامعه ایران را نشان داد که در آن دروغ و بی اعتمادی و وجود دارد و لیلا حاتمی برای فرار از این جامعه می خواهد به خارج برود و در فیلم گذشته وقتی احمد وارد فرانسه می شود و ازدواج می کند جامعه ای را مشاهده می کند که در آن خاورمیانه ای های زیادی به صورت قانونی و غیر قانونی زندگی می کنند که مرتب در حال دروغ گویی و خیانت می باشند و هر کسی از فرانسوی ها که به آنها نزدیک هم می شود به این خصیصه های منفی دچار می شود همچون خانم بژو که به طاها رحیم علاقه داشت و هر دو به همسرهای خود دروغ گفتند و خیانت کردند و دختر بزرگ خانم بژو که به احمد که یک ایرانی است اعتماد داشت و مرتب در حال دروغ گویی بود و احمد با دیدن این جامعه دچار افسردگی شدید می شود و بدون اینکه همسر خود را طلاق بدهد او را با بی مسئولیتی ترک می کند وبه ایران بازمی گردد.

فیلم گذشته نمی تواند نمایندگی ایران را به عهده بگیرد چون تمام ارزش ها و اخلاقیات و اعتقادهای ما را زیر پا گذاشته و در عوض ارزش ها و هنجارهای غربی یک جامعه ی اروپایی را به نمایش گذاشته است و به شکل غیر مستقیم به نقاط ضعف مسلمانان و جوامع آسیای جنوب غربی ( خاورمیانه ) با دیدگاهی خلاف واقع پرداخته است.

داغ کن داغ کن - کلوب دات کام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی