چمران مردی مهربان ، پر از احساس ، قوی ، خلاق ، مدیر ، با تقوا ، عادل ، ولایتی ، ظلم ستیز و حق جو ، متواضع
فیلم چ اثر ابراهیم حاتمی کیا میخواست شهید مصطفی چمران را معرفی کند که زیاد موفق نبود و به قولی چ بیانگر چمران نبود چون داستانی که برای این فیلم انتخاب کرده بود مناسب معرفی شخصیت بزرگ و روح عظیم این مرد الهی نبود و از اطرفی نیاز جامعه امروز ما را در انتخاب داستانش خوب در نظر نگرفته بود چرا که
جامعه ما نیاز به روحیه حماسی معنوی و تقوای شهید چمران دارد...
نیاز به عشق چمران دارد ... عشق الهی ...
روحیه حماسی و معنوی و عشقی که دختر تاجر الماس را شیفته خود کرده است و باعث شد که همه ثروت و جلال و شکوه مادی خانواده خود را رها کند و به یک اتاق کوچک کنار یتیم خانه برود و روی یک تخت که از سبدهای میوه درست شده بود بخوابد...
این دختر چه در چمران دید که شیفته او شد...
دختری که حتی روسری سر نمی کرد و حجاب نداشت چگونه عاشق حضرت زهرا شد و حجاب گرفت...
دختری که صبحانه ای را که خدمتکارش آماده کرده است را روی تحت خود میل میکرد و عادت داشت صبح ها شیر داغ بخورد
چگونه چشم روی این همه امکانات بست و با نداری چمران ساخت و به آن افتخار کرد...
این عشق حاصل چیست؟
مگر این دختر چه در چمران دیده بود؟
عشق او چگونه بود ک حتی مهریه اش را یک جلد قرآن و تعهد داماد به رشد و تکامل دینی و الهی دختر قرار داد...
تنهایی لیلا نمونه از یک ایده خوب با یک داستان بد...
داستانی که همش بد بختی و تنهایی لیلا را نمایش می دهد
بهتر بود اسمش را عوض می کردند و می گذاشتند دلدادگی لیلا...
داستانش را هم عوض میکردند از عاشقانه های الهی و سیر تحول و دین باوری و متقی شدن این بانو را نمایش می دادند
لپ کلام :
بهترین کار این بود که عاشقی و دلدادگی غاده چمران سیر تکامل معنوی او را نشان می دادند
چون هم نیاز جامعه این بود
و هم داستان واقعی بود
و هم یکی از شخصیت ها عزیز و انقلابی ما را معرفی میکند
این طوری هم زیبایی های انقلاب و هم زیبایی های دین را معرفی می کردند و یک عاشقانه الهی را به تصویر می کشیدند نه اینکه تنهایی یک دختر را و بدبختی هایش را...